- چهارشنبه, 30 اکتبر 2013
- خبرنگار
- بدون دیدگاه
- اخبار پیشخوان
- 3986
برای فرمانده سخت بود که مغلوب محمد حسین شود. با هیچ حساب و کتابی نمیتوانست حرف او را بپذیرد. با حرفهایی که میزد بچهها فهمیدند که او از یک جنگ چریکی موفق برگشته است. همه فکر میکردند
به گزارش انارما،
زندگینامه
محمدحسین فهمیده در اول اردیبهشت ۱۳۴۶ در شهر قم متولد شد.
در سال ۱۳۵۲ در دبستان روحانی قم مشغول به تحصیل شد.
سال تحصیلی به آخر رسیده بود. بوی تابستان می آمد. محمد حسین با معدل عالی قبول شده بود. در سال ۱۳۵۶ به کلاس اول راهنمایی مدرسه حافظ قم رفت.
در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ به پخش اعلامیههای رهبر کبیر انقلاب مبادرت میورزید و در زمستان سال ۱۳۵۷ نیز در تظاهرات انقلاب اسلامی شرکت نمود.
در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ موفق به دیدار مقام معظم رهبری شد.
آنها شهر قم را دوست داشتند ولی رفتن به تهران برایشان رویایی شیرین بود. دیدن خانة جدیدشان در کرج همه را خوشحال کرده بود.
روزی که برای اولین بار به مدرسه راهنمایی «خیابانی» کرج قدم گذاشت، به خود نهیب زد: همه بچهها دوست تو هستند! هیچ کس غریبه نیست!»
آقای ناظم و معلمها فرمان امام دربارة تشکیل بسیج را توضیح میدادند. محمد حسین و داوود روز ورود امام به وطن (۱۲ بهمن) را به یاد میآوردند.
حسین! ده روزی که نبودی کجا بودی؟ آموزش جنگی هم آموزش رزمی، هم آشنایی با اسلحه و محیط و این طور چیزها.
پدر سرد و بیروح، پسرش را بوسید و تسلیم رفتن او شد.
محمد حسین همراه بچه های پایگاه مقاومت و داوطلبهای دیگر به جبهه اعزام شده بود. برای فرمانده سخت بود که مغلوب محمد حسین شود. با هیچ حساب و کتابی نمیتوانست حرف او را بپذیرد. با حرفهایی که میزد بچهها فهمیدند که او از یک جنگ چریکی موفق برگشته است. همه فکر میکردند. بعد از نشان دادن آنهمه دلاوری و جسارت چارهای جز موافقت با خواستة او نیست.
محمد حسین و نوجوانی دیگر به خط مقدم اعزام شدند؛ محمد حسین و محمد رضا شمس.
در میان صفیر گلولهها، انفجار خمپارهای محمد حسین و محمد رضا را از جا پراند. چند روزی در بیمارستان ماهشهر بستری شدند. محمد حسین و محمد رضا هم خسته از تحمل محیط بیمارستان بیصبرانه به خرمشهر بازگشتند. بار دیگر فرماندهان باید جثه لاغر و نحیف محمد حسین را محک میزدند.
محمد حسین به همراه رزمندگان دیگر در آخرین لحظهها به استقبال کسانی رفتند که تازگی عقب نشسته و آماده میشدند تا با توان بیشتری به میدان برگردند.
ناگهان محمد حسین آهی سرد از اعماق دل کشید. یک پای محمد حسین به فرمان او نبود اما پیش میرفت. تانکها به چند قدمی او رسیده بودند. نارنجکی را که در مشت گرفته بود از ضامن آزاد کرد. بعد خم شد و نارنجک را روی جیب نارنجکها فشرد. و بیدرنگ خود را زیر شنی تانک انداخت.
سال شمار زندگی
(هـ . ش) ۱۳۴۶: (اول ادریبهشت) ولادت – در شهر قم
(هـ . ش) ۱۳۵۲: ورود به کلاس اول دبستان- دبستان روحانی قم (کریمی)
(هـ . ش) ۱۳۵۶: (خرداد) پایان دورة ابتدایی
(هـ . ش) ۱۳۵۶: (مهر) ورود به کلاس اول راهنمایی- مدرسه راهنمایی حافظ قم
(هـ . ش) ۱۳۵۶: (مهر) ورود به کلاس دوم راهنمایی- مدرسه راهنمایی حافظ قم
(هـ . ش) ۱۳۵۷: پخش اعلامیههای رهبرکبیر انقلاب اسلامی
(هـ . ش) ۱۳۵۷: (دوازدهم بهمن ماه) دیدار با مقام معظم رهبر انقلاب اسلامی
(هـ . ش) ۱۳۵۸: (تابستان) هجرت به شهرستان کرج و جدایی از زاد و بوم خود.
(هـ . ش) ۱۳۵۸: (تابستان) نام نویسی در کلاس سوم راهنمایی- مدرسة راهنمایی شهید «محمد خیابانی» کرج
(هـ . ش) ۱۳۵۸: (پنجم آذر ماه) عضویت در بسیج دانشآموزی
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (تابستان) شرکت در آموزشهای رزمی
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (بیست و پنجم شهریور ماه یک هفته پیش از اعلام رسمی تهاجم نظامی ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران) کسب اجازه از پدر و مادر برای حضور در جبهة جنگ
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (بیست و پنجم یا بیست و ششم شهریور ماه) اعزام به جبهة جنگ و حضور در خاک خرمشهر
روزهای نخستین ورود به جبهة: جلوگیری از او در خط مقدم
امتحان اول( نفوذ به خط نیروهای دشمن و …) قبل از گرفتن اجازه حضور در خط مقدم
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (نخستین روزهای اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق غروب سی و یکم شهریور ماه) حضور رسمی در جبهه نبرد، همراه با محمد رضا شمس
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (هفته اول مهرماه) زخمی شدن و اعزام به بیمارستان ماهشهر
چند روزی پس از بهبودی: ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه.
پس از مراجعت به خرمشهر: جلوگیری دوباره از اعزام او به خط مقدم.
یکی دو روز بعد: بازگشت به خط مقدم و مبارزه در کنار محمد رضا شمس
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (بیست و هفتم مهرماه) مقاومت در برابر حملههای دشمن
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (بیست و هفتم مهرماه) زخیم شدن مجدد در خط مقدم
روزهای نبرد رو در رو با دشمن: (بیست و هفتم مهرماه) امتحان آخر
(هـ . ش) ۱۳۵۹: (بیست و هفتم مهرماه) آخرین پرواز- شهادت در کوت شیخ- نزدیک ایستگاه راه آهن خرمشهر خاکسپاری در بهشت زهرا، تهران.
روز شهادت محمدحسین فهمیده :
محمد حسین فهمیده در چنین روزی در سال ۱۳۵۹ه ش به در جه رفیه شهادت نایل آمد . محمد حسین در اردیبهشت سال ۱۳۴۶ ه ش در خانواده ای مذهبی در محله پامنار قم دیده به جهان گشود . وی دوران کودکی خود را در همان شهر گذراند و در سال ۱۳۵۲ به مدرسه رفت . سال پنجم ابتدایی به دلیل انتقال خانواده اش به کرج ، به این شهر آمد . در بحبوحه جنگ تحمیلی روح او نیزهمچون صدها جوان ونوجوان عاشق این کشور به تلاطم در آمد و در نخستین روز های جنگ تحمیلی تصمیم گرفت که به جبهه برود . وی علیرغم مشکلات فراوان و صغر سن ، خود را به جبهه های نبرد حق علیه باطل رسانید و در این زمان بود که با توجه به کوچکی سن رشادت های بسیاری را از خود نشان داد . کیفیت شهادت او را به این گونه توصیف کرده اند : وی و رفیق همرزمش محمد رضا شمس ، در سنگر بودند که توسط تانک های رژیم بعثی محاصره می شوند . محمد رضا شمس دوست و همسنگر حسین در این میان زخمی می شود و حسین با سختی و مشقت بسیار او را به پشت خط می رساند . وی به جایگاه قبلی خود برگشته و می بیند تانک های عراقی به طرف رزمندگان در حال حرکت اند . حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته بود به سمت تانک ها حرکت می کند . تیری به پای او می خورد واو از ناحیه پا مجروح می شود . وی با این حال خود را به تانک می رساند و با استفاده از نارنجک موفق می شود ، تانک را منفجر کند . با این انفجار سایر تانک ها دست به عقب نشینی می زنند . هنگامیه که خبر شهادت دلیرانه آن طفل دوازده ساله از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود ، حضرت امام خمینی ره در پیامی می فرمایند : رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که قلب کوچک خود که ارزشش از صد ها زبان و قلم بزرگتر است با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید . پیکر او در بهشت زهرای تهران قطعه ۲۴ ردیف ۴۴ شماره ۱۱ مدفون است . هشتم آبان ماه یاد آور ایثار و دلاور مردی نوجوان با ایمانی است که با عشق به ولایت و اسلام و برای بیرون راندن دشمنان متجاوز بعثی از خاک میهن اسلامی ، با جانفشانی حماسه ای آفرید که در تاریخ هشت سال دفاع مقدس چون ستاره ای می درخشد و به سایر دانش آموزان و نوجوانان درس وفاداری و ایثار می آموزد.
روز بسیج دانش آموزی :
به مناسبت سالگشت شهادت محمد حسین فهمیده ، چنین روزی به عنوان روز بسیج دانش آموزی نامیده شده است . بسیج دانش آموزی نهادی است در جهت تحقق منویات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی . این نهاد ، در جهت زنده نگهداشتن اندیشه بسیجی و همچنین ترویج روح ایثارگری آنان در میان دانش آموزان تلاش می کند . برگزاری اردوهای مختلف طرح ولایت، اردوهای یکروزه ، ارودهای فرهنگی- رزمی و برپایی جشنواره های سرود و ورزشی با الهام از آرمان ها، مضامین ، اهداف و پیام های شهدا از جمله بر نامه های این نهاد دانش آموزی است .
منبع: خانه خشتي