- شنبه, 9 آوریل 2016
- خبرنگار
- بدون دیدگاه
- اخبار انار , اخبار پیشخوان , اسلاید , جدیدترین خبرها
- 47222
آن رئیس با وجدان، که در قلب رآکتوری کرده ام سیمان، السیمان و ما ادراک مالسیمان…
بخش طنز سیاسی “تاریخ تبری” به قلم ابوالکلام دربند اناری است که بمناسبت سالروز انرِژی هسته ای به نقد سیاسی مسئولین می پردازد…
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری انارما؛ بخش طنز سیاسی “تاریخ تبری” به قلم ابوالکلام دربند اناری است که بمناسبت سالروز انرِژی هسته ای به نقد سیاسی مسئولین می پردازد.
و شیخ الرییس از سخنان آن بزدل لرزان خشمگین شدی و لگدی حوالت آن بی شناسنامه کردی و او را به جهنم حوالت فرمودی و به چشمکی در گوشه ی مجلس مریدی را به حضور طلبیدی و آن والامقام استاد۱؛ آن شاخ شمشاد؛ آن بنای برجام را عماد، آن خداوندگار عدل و داد به طرفه العینی از جا بجستی و خود را به رکاب شیخ رساندی و در زیر پای ایشان به شرح ما وقع مشغول گشتی…
و در روز انرژی هسته ای شرح ماوقع کردی و حضار به گریه واداشتی و جامه دران و برسرزنان از آنچه بر این طفل بی یاور۲ روا داشته بودندی به شکوه آمدند که شیخ پس از ابروپرانی های بسیار و لب گزیدنهای فراوان به طعنه ای استاد را از میدان به در کرد که این استاد دانشمند است و متخصص نه سیاستمدار و حقوق دان و منم آن حقوقدان ، آن همه چی دان وآن یگانه آفریده ی یزدان، آن رییس با وجدان، که در قلب رآکتوری کرده ام سیمان، السیمان و ما ادریک مالسیمان…
در همین اثنا بودی که ظریفی لبخندزنان و عشوه کنان به بالای مجلس رسیدی سر بچرخاندی و لبخندی به رقیبان نثار کردی و بر دوستان ژکیدی…چون عادت معمول که بر دوستان ژکیدندی و بر دشمنان لبخند زدی.
و همچنان لبخند زدی و باز هم لبخند زدی.
و آنقدر لبخند زدی که لبخند زدی و دوباره سر بچرخانیدی و لبخند زدی .
چو امید شیخ الرییس از ظریف الممالک قطع شد به تدبیری و با اشارت ابرویی مریدی به خدمت طلبید که عراقچی نام بود و در اثنای این دلفریبان دولتی به دیده ی انصاف کمی باوجدان تر مینمود و آداب مردم داری کمی بیشتر رعایت کردی و رقیبان به قعر جهنم حوالت همی نمیدادی.
مورخان تا همین جای واقعه را بیشتر شرح نداده اند که شیخ الرییس با چوب همی به دنبال عراقچی روان شد و حضار در پی شیخ الرییس دوان .
شرح آنچه گفته که شیخ را این چنین برآشفته در دست نیست لیکن به قراین موجود از تحریمها و بدعهدی گفته و علی الظاهر آفتاب تابان برجام را ندیده.
و این بود خلاصه ی آنچه در دهمین سالروز انرژی هسته ای بر این ملت رفت …
بالابلند عشوه گر نقش باز من
برجام دید و زجا بر هوا پرید
از فردو و قلب اراک تا نطنز
بنگر که از کجا و کجا تا کجا پرید
بالابلند عشوه گر نقش باز من
اصلا چرا پرید،چرا پرید و چرا پرید؟
پانوشت:
۱-دکتر علی اکبرصالحی
۲-مرحوم انرژی مظلوم هسته ای
برداشت آزاد از کتاب <<شیخ الرئیس (جمهور)>> فصل انرژی هسته ای.
انتهای پیام/
انار ما کارت به خیر و شر نباشه…