- سهشنبه, 17 دسامبر 2013
- خبرنگار
- بدون دیدگاه
- اجتماعی , جدیدترین خبرها
- 6481
وقتی دولت به رویکرد اصلی خود در دیپلماسی پایبند نیست/
به گزارش انارما، «واقع گرایی» یکی از تعابیر پر کاربردی است که مسئولان ارشد دولت جدید برای توصیف رویکرد خود در عرصه سیاست خارجی آن را به کار برده اند، رویکردی که به تبع آن سیاست خارجی نباید جای شعار، توهم و آرمانگرایی محض باشد و به جای آن باید با توجه به واقعیات تصمیم گرفت.
بر اساس این دیدگاه، آرمانگرایی و نگاه ایدئولوژیک به عرصه سیاست خارجی نه تنها ضرورتی ندارد بلکه در تعارض با منافع ملی است و باید از آن صرف نظر کرد، آرمانگرایی در دیپلماسی برای انسان های احساسی، هیجانی، شعاری و دور از خرد و تعادل است و باید با «واقع گرایی» تلاش کرد رویکردهای هزینه زا در عرصه سیاست خارجی از بین برود و اساسا هیچ کدام از این دو رویکرد نیز با یکدیگر قابل جمع نیست و باید میان آنها «واقع گرایی» را برگزید.
این در حالی است که نه واقع بینی صرف و نه آرمانگرایی بدون توجه به واقعیات، هیچ کدام در عمل نمی تواند رویکردی مناسب برای پیشبرد اهداف در عرصه دیپلماسی باشد، رهبر معظم انقلاب در این باره با تاکید بر لزوم جمع این دو مقوله با یکدیگر در تاریخ 3 مرداد 1391 می فرمایند:
«الان هم انسان در گوشه و كنار ميشنود كه ملاحظهى واقعيتهاى جامعه و جهان، با آرمانگرائى نميسازد. آرمانگرائى را اشتباه كردند با رؤياگرائى. آنچه كه ما ميخواهيم دنبال كنيم و اصرار بر آن داريم، اين است كه واقعبينى، مشاهدهى واقعيات جامعه و جهان، با آرمانگرائى و تعقيب آرمانها و آرزوهاى بزرگ ملت ايران هيچگونه تنافى و تعارضى ندارد. اگر ما توانستيم آرمانگرائى را با واقعبينى و واقعگرائى همراه كنيم، ترجمهى عملياتىاش ميشود اينكه ما تدبير را با مجاهدت تركيب كنيم.»
ایشان در ادامه تصریح می کنند:
«بعضى وانمود ميكنند كه آرمانگرائى با واقعبينى نميسازد؛ اين را ما بشدت رد ميكنيم. بسيارى از آرمانهاى جامعهى ما و مطالبهى آنها جزو واقعيتهاى جامعه است. مردم مايلند عزت ملى داشته باشند، مردم مايلند زندگى ايمانمدار و دينمدار داشته باشند، مردم مايلند در امور ادارهى كشور و مديريت كشور سهيم باشند – يعنى مردمسالارى – مردم مايلند پيشرفت داشته باشند، استقلال سياسى و اقتصادى داشته باشند؛ اينها خواستههاى عمومى مردم است. اين خواستهها، واقعيتهاى جامعه است؛ اين واقعيتها دقيقاً در جهت آرمانخواهى است؛ اينها كه مسائل تحليلى و ذهنى نيست، اينها كه موهومات نيست، اينها كه ذهنيات نيست؛ اينها واقعياتى است كه در جامعه وجود دارد.»
با این حال، مرور مواضع و اظهارات رییس جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان طی ماهه های گذشته نشان می دهد آنها تاکید ویژه ای بر برکارگیری مفهوم واقع گرایی و استفاده از این رویکرد در عرصه دیپلماسی دارند:
به عنوان مثال رییس جمهور در جلسه تودیع و معارفه دکتر ظریف و دکتر صالحی در مرداد ماه سال جاری می گوید:
«سیاست خارجی جای شعار نیست و اگر خیلی دوست داریم که از مردم تکبیر بگیریم راه دیگری وجود دارد. ما حق نداریم که سیاست خارجی را برای گرفتن تکبیر و کف صرف کنیم، عرصه سیاست خارجی بسیار حساس است و من کلید حل مشکلاتمان را در این مقطع در دست سیاست خارجی میدانم … این عرصه جای شعر و شعار نیست، جای فهم درست مسائل و وقایع جهانی است و اگر نتوانیم به درستی درک کنیم و نتوانیم در تصمیمسازی و دیگر مسائل مرتبط با آن موفق باشیم در اجرا نیز موفق نخواهیم بود … اگر ملت احساس کند که ما با تدبیر کار میکنیم حتی اگر دنیا هم بخواهد زور بگوید تمام ملت پشت سر ما خواهد بود و اگر شعار بدهیم و بیمنطق حرکت کنیم و نحوه سلوک ما به گونهای باشد که مردم احساس کنند که ما دقیق عمل نکردیم اجماع ملی ایجاد نمیشود.»
در همین چارچوب، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز بر استفاده از تعبیر «واقع گرایی» تاکید فراوانی دارد. به عنوان مثال وی در بخشی از برنامه ارائه شده اش به مجلس شورای اسلامی پیش از کسب رای اعتماد نوشته است:
«به منظور تبیین هوشمندانه اهداف عملیاتی سیاست خارجی، فهم و شناخت دقیق و عینی شرایط جهانی، ترسیم جایگاه ایران در شرایط متحول فعلی و شناسایی واقعبینانه فرصتها و چالشها غیرقابل اجتناب است … دریافت و برداشت منطبق بر واقعیت از شرایط جهانی، رفتار سایر بازیگران و تواناییهای خود، عامل حیاتی در شکل دادن به رفتار محاسبه شده و منطبق بر منافع کشورها است.»
ظریف البته در بخش دیگری از برنامه پیشنهادی اش تلاش دارد تا توازن میان آرمان و واقعیت را به نمایش بگذارد اما تنها به این مساله «اشاره» دارد و نه تنها هیچ توضیحی در این باره نمی دهد بلکه باز هم بر توصیف واقع گرایی در این عرصه تاکید دارد:
«اعتدال به معنای ایجاد توازن میان آرمان و واقعیت در مسیر جهت دادن واقعیات به سمت آرمانها است. گفتمان اعتدال در سیاست خارجی دولت تدبیر و امید حرکت واقعبینانه، خودباورانه، متوازن و هوشمندانه از تقابل به گفتوگو، تعامل سازنده و تفاهم به منظور ارتقای جایگاه، منزلت، امنیت و توسعه کشور میباشد.»
وی در توصیف رویکرد خود در مواجهه با امریکا نیز تاکید می کند: «شناسایی واقعبینانه اهداف، سیاستها و نگرانیهای متقابل.»
ظریف در روز کسب رای اعتماد در مجلس نیز بر رویکرد واقع بینانه خود در عرصه سیاست خارجی تاکید کرد و گفت:
«رویکرد اعتدال در سیاست خارجی مبتنی بر واقع بینی ،خودباوری و خود آگاهی است و این سه اصل افزایش ظرفیت های کشور را در عرصه های مختلف در پی خواهد داشت.»
ظریف بلافاصله بعد از کسب رای اعتماد توسط مجلس شورای اسلامی نیز در نخستین حضور تلوزیونی خود در برنامه دیروز، امروز فردا بر استفاده از تعبیر «واقع گرایی» در عرصه سیاست خارجی تاکید کرد و آن را بدیلی برای شعارگرایی دانست:
«واقع گرایی و همزمان پرهیز از شعار گرایی، باندبازی، ادعاهای هزینه ساز و هیجانات را باید در دستور کار قرار داد.»
وی در بخش دیگری از سخنانش در این برنامه تلوزیونی گفت: «فهم واقع بینانه از تحولات جهانی لازم است و در حال حاضر در غرب مطالعاتی که انجام میشود با این رویکرد است که جهان در حال گذار و تغییر است و ما هم باید فهم درستی از تحولات داشته باشیم تا بتوانیم چگونه کشور را پیش ببریم … تحریم مانع عمدهای در مسیر دیپلماسی اقتصادی است و لازمه اینکه مانع تحریم برداشته شود، یک تلاش مداوم، عاقلانه و هوشمندانه و با عنایت به واقعیاتاست.»
با این حال، آنچه که این روزها بیش از همیشه در رفتار مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور دیده می شود دوری از «واقع گرایی» و رفتار بر مبنای «غیر واقعیات» است، مساله ای که منجر شده تا در عمل مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان بابکارگیری آرمانگرایی بدون توجه به واقعیات و اصل قرار دادن رابطه با امریکا به هر قیمت، بدیهی ترین اقدامات طرف مقابل در نقض توافقنامه ژنو را توجیه کنند و با بیان کلیاتی از قبیل اینکه تحریم های جدید علیه ایران نقض روح توافقنامه بوده و نه اصل آن! بر ادامه رابطه و گفتگوی نابرابر با طرف مقابل اصرار داشته باشند، عملکردی که هیچ ارتباطی با «واقع گرایی» و دیدن واقعیات و دشمنی های طرف مقابل در عرصه دیپلماسی ندارد و مبتنی بر آرمانگرایی بدون توجه به واقعیات است که به نوعی «رویا پردازی» محسوب شده و در تضاد مستقیم با منافع ملی نیز می باشد.
به عنوان مثال بعد از نقض توافقنامه ژنو توسط امریکایی ها و در حالی که افکار عمومی انتظار پاسخ محکم و درخوری را از سوی مسئولان دولت در این باره داشت، دکتر ظریف با انتشار مطلبی مبهم در صفحه فیس بوک خود نوشت:
«در چند روز گذشته اقدامات نامناسبی از سوی آمریکایی ها صورت گرفت که ما به شکل مقتضی و با در نظرگرفتن همه جوانب امر به آن پاسخ دادیم.»
این نکته در حالی از سوی وزیر امور خارجه کشورمان مطرح شده که دقیقا مشخص نیست پاسخ مقتضی ایران به اقدامات نامناسب امریکا چه بوده است و اگر طرف مقابل در اقدامی آشکار به نقض توافقنامه ژنو پرداخته است، اقدام متقابل ایران در برابر این مساله چه بوده و با کدام منطق، ایران همچنان به تعهدات خود در توافقنامه ژنو از جمله تعلیق غنی سازی 20% ادامه می دهد؟
در مجموع به نظر می رسد اگر چه دولت تدبیر و امید تلاش دارد تا سیاست خارجی بکار گرفته شده توسط خود را به عنوان یک برگ برنده بزرگ در افکار عمومی مطرح سازد اما در عمل نه تنها این مساله محقق نشده بلکه با گذشت زمان، این رویکرد غیر معتدل و مغایر با واقعیات جهان، در حال تبدیل شدن به پاشنه آشیل دولت جدید است.
این روزها که نزدیک به یک ماه از توافقنامه ژنو می گذرد و در روزهای ابتدایی بعد از انعقاد آن، بسیاری از رسانه های دولتی آن را یک «فتح الفتوح» می نامیدند، بیش از همیشه سوالاتی در افکار عمومی مطرح شده است، از جمله اینکه اگر این توافقنامه منجر به پدیرفتن حق هسته ای ایران از سوی غرب شد، پس چرا هر روز اظهارات جدید و متناقضی از سوی امریکا و اسراییل مبنی به رسمیت نشناختن حقوق هسته ای ایران شنیده می شود و اگر هم قرار بوده این توافقنامه در بهبود اقتصاد داخلی نقش مثبتی ایفا کند پس چرا هنوز هیچ اثر قابل توجهی بر معیشت عمومی توده های مردم نداشته است؟ چگونه است که این بار نه دیگر چرخ سانتریفیوژها می چرخد و نه تغییر قابل توجهی در اقتصاد داخلی بوجود آمده است؟
منبع:رجا