- یکشنبه, 20 اکتبر 2024
- خبرنگار
- بدون دیدگاه
- اخبار انار , اخبار پیشخوان , تیتر روز
- 99864
قصور پزشکی از مواردی است که ممکن است حین درمان و معالجه بیمار اتفاق افتد. هر چند پزشکان در بیشتر موارد با رعایت موازین علمی و فنی و نظامات پزشکی سعی در معالجه و بهبود بیماران می کنند منتها در مواردی شاهد قصور پزشکی هستیم که منجر به فوت، نقص عضو و یا صدمات متعدد جسمانی به بیماران می شود.
قصور پزشکی از مواردی است که ممکن است حین درمان و معالجه بیمار اتفاق افتد. هر چند پزشکان در بیشتر موارد با رعایت موازین علمی و فنی و نظامات پزشکی سعی در معالجه و بهبود بیماران می کنند منتها در مواردی شاهد قصور پزشکی هستیم که منجر به فوت، نقص عضو و یا صدمات متعدد جسمانی به بیماران می شود.
به همین منظور نحوه پیگیری صحیح و شکایت از این گونه اقدامات را می بایست مورد تبیین قرار داد. در مواردی که پزشک و یا جراح در حین تجویز دارو، اعمال جراحی سرپایی و یا جراحی های گسترده در بیمارستان دچار قصور و تقصیر می شود که منجر به مرگ یا صدمه به بیمار شود، بیمار یا اولیای دم متوفی می توانند اقدام به طرح شکایت کیفری از پزشک نمایند.
برای طرح شکایت کیفری در دفاتر خدمات قضایی لازم است درخواست معاینه پزشکی قانونی و درخواست استعلام از پرونده بالینی بیمار در کلینیک یا بیمارستان مربوطه نیز قید گردد. در جرایم قصور پزشکی هر چند در بسیاری از موارد بیماران قبل از اعمال جراحی و تشخیصی فرم برائت ذمه تکمیل می کنند اما این فرم دلالت بر عدم امکان شکایت و تعقیب کیفری پزشکی در موارد قصور و تقصیر ندارد.
بنابراین در این موارد اگر بیمار یا اولیای دم بتوانند با ادله کافی و محکمه پسند قصور پزشک را اثبات نمایند، امکان تعقیب کیفری فراهم است. به همین منظور باید توجه داشت اگر بیمار پس از اعمال جراحی سرپایی یا اعمال جراحی گسترده فوت نماید، اولیای دم می بایست به کالبدشکافی متوفی رضایت دهند تا پزشکی قانونی با معاینه دقیق و کالبدشکافی جسد و انجام آزمایش های سرولوژی و تشخیصی علت دقیق فوت بیمار را تعیین نموده و میزان تاثیر قصور پزشک یا کادر درمان را در فوت مشخص کند.
در برخی موارد اولیای دم بیماران به کالبدشکافی متوفی رضایت نمی دهند که طرح شکایت بعدی در مراجع قضایی برای اثبات قصور پزشکی را دشوار می کند. در مواردی که بیمار در اثر قصور پزشکی ناشی از تجویز داروی اشتباه و یا انجام عمل ناصحیح دچار نقص عضو، از بین رفتن منفعت و یا اختلالات نورولوژیک و … می شود نیز می بایست در شکایت اولیه خود تقاضای معرفی به پزشکی قانونی و انجام معاینات بالینی را نماید.
باید توجه داشت به دلیل وضعیت خاص بدن انسان و تغییرات مکرر سلولی هر چقدر مراجعه بیمار به پزشکی قانونی سریع تر باشد امکان تشخیص دقیق علت عوارض پیش آمده بهتر خواهد بود؛ تصور کنید اگر بیماری در اثر عمل جراحی ، دچار کبودی پوست در صورت خود شود، با توجه به اینکه در طول زمان خون زیر پوست به مرور جذب می شود و اثرات آن کاهش می یابد، لازم است در اسرع وقت اقدام به طرح شکایت کیفری و حضور در پزشکی قانونی نمود.
در مواردی که بیماران یا اولیای دم به پزشکی قانونی مراجعه می کنند و پس از صدور نظریه پزشکی قانونی از نظریه مذکور اعتراض دارند، راه برای طرح آن در کمیسیون های ۳ یا ۵ یا ۷ نفره فراهم است که در این صورت در مهلت ۷ روز پس از ابلاغ نظریه در دادسرا می توانند از مقام تعقیب درخواست ارجاع پرونده به کمیسیون های بالاتر نمایند.
نحوه کار کمیسیون های پزشکی قانونی این گونه است که با بررسی پرونده شکایت کیفری و هم چنین استماع دفاعیات پزشک مربوطه، شرح معاینات بالینی و کالبدشکافی متوفی، سیر درمان و پرونده بالینی بستری بیمار و توضیحات بیمار یا اولیای دم متوفی، تصمیم می گیرند. بنابراین به واسطه اینکه بار اثبات تقصیر پزشک با بیمار یا اولیای دم متوفی است لازم است ادله و مستندات دقیقی جمع آوری شود، به طور کامل و جامع سیر درمان و پرونده های بالینی و بستری های صورت گرفته و داروهای مصرفی برای پزشکی قانونی ارائه گردد تا امکان بررسی بهتر و دقیق تر فراهم گردد.
در ادامه روند بررسی پرونده اگر پزشکی قانونی قائل به تقصیر پزشک یا کادر درمان باشد، پرونده به دادسرا ارجاع داده می شود و دادیار یا بازپرس با صدور قرار جلب به دادرسی و صدور کیفرخواست از سوی دادستان پرونده را به دادگاه کیفری دو صالح ارسال می نماید. در دادگاه نیز با تشکیل جلسه رسیدگی و حضور طرفین دعوی در نهایت رای مقتضی به پرداخت دیه و جنبه عمومی جرم حسب مورد صادر می گردد.
مهدی مظفری اناری- پژوهشگر دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران و مسئول کانون تخصصی حقوقی خادمیاری رضوی شهرستان انار