شعری از علیرضا سیدی شاعر اناری، انگار ماتم با تو همزاد است…مادرجان

به گزارش « انارما »؛ علیرضا سیدی شاعر اناری به مناسبت روز مادر شعر زیر را به این پایگاه اطلاع رسانی ارسال کرده است.

از روزِ اول درد ها را…غصه ها را…آه
تک تک برای آن دلِ تنهات آوردند
انگار ماتم با تو همزاد است…مادرجان
با غم رقم خوردی…تورا دنیات آوردند
.
دنیا پس از این دردهامان را تصور کن…
لطفاً کمی از بی قراری هات را کم کن…
دنیا به هم میریزد اصلاً تا نمیخندی…
مادر صدایم کن …صدایم کن…صدایم کن
.
زُل میزنی در آینه تا درد بشماری…
آرامِ جانم گونه هایت باز نم دارد
که ساکتی اما دلت بدجور میسوزد…
که ساکتی اما دلت بدجور غم دارد…
.
این زندگیِ تلخ را هرروز خندیدن…
تا گریه های هرشبت بر شانه ای قرضی
از چشم هایت…دست هایت…باز خیاطی
تا گفتنِ دردِ دلت با آدمی فرضی‌…
.
لطفاً کمی از حجمِ تنهاییت را روکُن…
آتش زدی هرچه به این دنیات…کافی بود
من که بدنیا آمدم…با گریه خندیدی…
هرچند خندیدی…ولی این درد اضافی بود
.
غم هم خجالت میکشد این روزها از تو…
دیگر چقدر این دردها را میکنی بدنام؟؟؟
شب هم که از نیمه گذشت بس نیست بیداری؟!
پشت و پناه ِ شعرهایِ من بخواب آرام…

علیرضا سیدی

انتهای پیام/