- سهشنبه, 22 اکتبر 2013
- خبرنگار
- بدون دیدگاه
- اخبار پیشخوان
- 3558
این دو گروه لازم است دقت کنند موضوع هستهای به طورمستقیم با منافع ملی کشور در ارتباط است و مردم ایران میدانند بازی سیاسی در میدانی که اسم آن منافع ملی است
تیم سیاست خارجی ایران باید نسبت به دیپلماسی رسانهای که به عنوان یکی از ابزار قدرتمند سیاست خارجی محسوب میشود، توجه داشته باشد و در بکارگیری و مدیریت رسانههای داخلی برای اثرگذاری بر طرف مقابل نقش خود را ایفا کند.
پس از گذشت چند روز از مذاکرات ژنو میان تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان و کشورهای عضو گروه ۱+۵، واکنشهای مثبت و منفی همچنان نسبت به این مذاکرات ادامه دارد و عدهای این مذاکرات را سازنده و قدم اول برای رسیدن به توافق نهایی و بسته شدن پرونده هستهای ایران میدانند و عدهای دیگر هم به محتوای مذاکرات و نحوه انجام مذاکره توسط تیم مذاکرهکننده کشورمان معترض هستند.
ایران در این مذاکرات، در روی یک پرده و به صورت پاورپوینت پیشنهادات خود را در زمینه مسئله هستهای به طرف غربی ارائه کرد و به نظر میرسد دو طرف با خوشبینی محتاطانهای به پای میز مذاکرات در ژنو رفتند و البته ارزیابی مثبتی از جلساتی که برگزار شد داشتند، اما جزییات پیشنهاد ایران و اینکه چه اتفاقاتی در پشت درهای بسته مذاکرات ایران و ۱+۵ افتاد، تا رسیدن به یک توافق نهایی محرمانه ماند و همین موضوع رسانههای کنجکاو را بر آن داشت که نسبت به محتوای این جلسات اطلاعاتی کسب کنند که در این زمینه نشریه آمریکایی “المانیتور” مدعی شد که به محتوای جزییات این جلسات دست یافته است.
این نشریه آمریکایی البته مدعی شد اطلاعاتش را از طرف ایرانی که نخواسته نامش فاش شود! دریافت کرده و در این زمینه نوشت: “پیشنهاد ایران مواردی از جمله تعلیق غنیسازی 20 درصدی، قول تبدیل ذخایر20 درصدی به میلههای سوخت و دست کشیدن از اورانیوم مصرف شده در راکتور آب سنگینی که قرار است در اراک ساخته شود را دربرمیگیرد.
ال مانیتور مدعی است این اطلاعات را از منبعی ایرانی دریافت کرده است که در گذشته اصالت خود را ثابت کرده است! اما وزیرخارجه کشورمان در صفحه شخصی فیسبوکش، گزارش المانیتور و هر رسانه خارجی دیگر را تکذیب کرد و این مطالب را گمانهزنیهای خیالی توصیف کرد و نوشت: “آنچنان استوار و منطقی مذاکره کردهایم که هیچ نگرانی از افشای مطالب مذاکرات نداریم.چون برای رسیدن به تفاهم وارد این عرصه دشوار شدهایم و نه برای افشاگری و برد زودگذر و کم فایده تبلیغاتی، لذا جزییات مذاکره را، با کسب اجازه از محضر شریف مردم، محرمانه نگاه میداریم.“
به هر حال در مذاکرات هسته ای در ژنو توافق شد محتوای جلسات محرمانه باقی بماند و جدا از این موضوع که این اقدام درست یا غلط است، اما به نظر میرسد در داخل کشور دو گروه تشکیل شده است که گروه اول طرفداران رابطه با غرب و به ویژه آمریکا هستند که امیدوارانه چشم به دهان ظریف دوخته اند. گروه دوم هم کسانی هستند که خود را مسئول هرگونه تعامل با دشمن میدانند و پیوسته رصد میکنند که کجا طرف ایرانی کوتاه آمده است تا بخاطر آن اعتراض کنند، و رویکرد جدید ایران در مذاکرات هستهای به هر نتیجه ای که برسد، یعنی چه توافق کامل ایجاد شود و چه در بن بست عمیق وارد شود، هر دو گروه خود را پیروز میدان معرفی خواهند کرد، چرا که متاسفانه مسئله هستهای را محلی مناسب برای سرمایه گذاری سیاسی انتخاب کرده اند.
این دو گروه لازم است دقت کنند موضوع هستهای به طورمستقیم با منافع ملی کشور در ارتباط است و مردم ایران میدانند بازی سیاسی در میدانی که اسم آن منافع ملی است، ممکن است منجر به برباد رفتن یک کشور بخاطر منافع سیاسی یک گروه خاص شود.
امروز این مردم و رهبری عزیز هستند که در امتداد یک صف، با سکوت در عرصه عمومی و جدیت، صحنه دیپلماسی کشور را نظاره و پشتیبانی میکنند، همانگونه که این کار را در زمان دولت قبل هم انجام می دادند. اینکه مدیریت رویکرد هسته ای ایران را تنها متوجه ظریف بدانیم و ظریف را با جلیلی و جلیلی را با ظریف مقایسه کنیم، تا توانایی یکی را بر دیگری اثبات کنیم، ابتر و ناقص است.
کسانی که درصدد مقایسه عملکرد تیم جدید مذاکره کننده هستهای با تیم قبلی هستند، گویا نمیدانند طرف خارجی برایش فرقی ندارد که جلیلی مذاکره کننده باشد یا ظریف، بلکه به قدرت و یکپارچگی داخلی پشت سر وی نگاه می کند، همان طور که برای ما تفاوتی ندارد که وندی شرمن طرف آمریکایی ما باشد، یا هر کسی دیگر. آیا اگر هر تصمیمی در مذاکرات گرفته شود، در دنیا گفته می شود که جلیلی یا مثلا ظریف و اشتون به تصمیم مشترک رسیدند و یا گفته خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران با مدعیان غربی به فلان نتیجه رسید؟
به هرحال به نظر میرسد فضای انتقادی در کشورمان نسبت به مسائل سیاسی باید در حیطه منطقی و عقلانی آن و نه داد و قال های سیاسی صورت گیرد. البته شفاف سازی مسئله هستهای نیز در این زمینه مهم است و وزارت خارجه نباید نقش و بازی رسانهای را در این زمینه نادیده بگیرد و تیم سیاست خارجی ایران نیز باید نسبت به دیپلماسی رسانهای که به عنوان یکی از ابزار قدرتمند سیاست خارجی محسوب میشود، توجه داشته باشد و در بکارگیری و مدیریت رسانههای داخلی برای اثرگذاری بر طرف مقابل نقش خود را ایفا کند.
بهتر بود وزیر خارجه کشورمان به جای توضیح مسایل در یک شبکه اجتماعی که کاربران خاص خود را دارد، در رسانه ملی و در یک گفتوگوی چالشی به تشریح مسایلی که در ژنو اتفاق افتاد میپرداخت و گزارشهایش را به طور شفاهی به ملت ایران عرضه میداشتند که مطمئناً این موضوع هم سبب قانع شدن رسانهها و گروههای سیاسی داخلی، و هم باعث جلوگیری از شیطنتهای داخلی و شایعات رسانههای خارجی میشد.
تیم هستهای کشورمان باید نسبت به ایجاد اطمینان از صلح آمیز بودن مسئله هستهای کشورمان در طرف غربی تلاش کند و از سوی دیگر باید خود اطمینان حاصل کند که هر گامی که ایران برمیدارد، طرف غربی نیز با او همگام میشود و در رهگذر مسئله هستهای کشورمان یک قدم زنی هماهنگ در یک هوای صاف و اعتماد آمیز صورت می پذیرد، اما در این روند نباید رسانهها و ملت ایران نادیده انگاشته شوند.
تیم هستهای “تدبیروامید” به حمایت ملت ایران در برابر غرب نیاز دارد و این موضوع جز در سایه ایجاد اطمینان خاطر و اعتماد در ملت و البته رسانههای داخلی مسیر نمیشود.
مصطفی میرزاباقری برزی