- پنجشنبه, 10 سپتامبر 2015
- خبرنگار
- بدون دیدگاه
- اخبار انار , اخبار پیشخوان , جدیدترین خبرها
- 37853
تمام کاری که برای تو کردیم همین بود که اسم کوچه های روستایمان را مزین کردیم به نام تو…
تمام کاری که برای تو کردیم همین بود که اسم کوچه های روستایمان را مزین کردیم به نام تو
و همان کوچه را هم جوری نساختیم که در شان تو باشد
و پدرت که سالها بعد از شهادت تو به خودش اجازه نداده بود از بنیادشهید حقوق بگیرد امسال از فرط مریضی مجبور به گرفتن حقی شد که نمیخواست از کنار فرزند شهیدش بگیرد
فرزندی که اگر میماند پدرومادرش را به رو چشم نگه میداشت ولی در غیابش ما نخواستیم حتی برای درمانش کاری بکنیم
دارم به این فکر میکنم که از اسم فرزند تو برای پست ومقاممان بهره ها بردیم و روی خون پسر تو موج سواریها کردیم
گاهی با اسم و عکس پسرت عکس یادگاری گرفتیم و پز شهیدمداری دادیم
گاهی که جوگیر شدیم برای قبر پسرت گل بردیم…که همانها هم جلوی لنز دوربین بود و نمیدانم اگر آن دوربین ها یا آن نگاهها نبود زحمت همین شاخه گل را هم به خودمان میدادیم یانه
شعار دادیم
پرچم نوشتیم که زنده نگه داشتن یاد شهید کمتر از شهادت نیست
و قند در دلمان آب شد که داریم برای زنده نگه داشتن یاد شهید میکوشیم
و روح تو در همان ساعتی که داشتیم به نامت نوحه میخواندیم و بر سر مزارت گل میبردیم کنج اتاق تاریک پدر و مادرت کز کرده بود و زانوی غم بغل گرفته بودی واز صدای ناله ی پدرت به خود میپیچیدی
آقای هاشمی!
گفته بودی که فقط سال گذشته یکبار فرماندار و نماینده به دیدارت آمده اند و دیگر هیچ خبری از هیچ مسئولی نداری و آنها نمیدانند حال و روزت چیست و هیچکس نمیداند که برای مریضی ات مجبور شدی بالاخره عهدت را بشکنی و از بنیاد شهید کمک بگیری
کمکی که از اول هم حق تو بود ولی بزرگواریت نمیگذاشت بگیری
پدر بزرگوارشهید
لطفا ما را به فرزندت حواله نکن که روی سیاهمان سیاهتر نشود در پیشگاه شهدا
حلالمان کن…ما نفهمیدیم
منبع:وبلاگ بالشی از سنگ
انتهای پیام/
آفرین بر بالشی از سنگ