آقای رشیدی عزیز من هیچ اصراری بر حقانیت صددر صد هاشمی ندارم چون انسان جایز الخطاست اما اولا شما یک سابقه انقلابی از آقای مصباح ارائه کن یک بیانیه یا نامه درتائید انقلاب ویاجنگ تحمیلی یک عکس از حضور درجبهه یا ملاقات با امام بعد بگو انقلابی دوما بگو منظور امام خمینی در نامه معروف به منشور روحانیت آنجا که نوشت ولایتی های بی ولایت حجتیه ای هایی که اعتصاب چراغانی نیمه شعبان ۵۷ را به نفع شاه شکستند وهرگونه مبارزه سیاسی راحرام میدانستند امروز انقلابی تر از انقلابیون به صحنه آمده اند چه کسی بود (موسسه در راه حق قم که آقای مصباح یکی از دست اندر کاران آن بود نیمه شعبان ۵۷ را چراغانی وجشن گرفتند ودرسال۷۷یا۷۸ در نشریه ارزشها که به مدیر مسئولی آیت ا…ری شهری منتشرمی شد یکی از علما که خودش هم همراه مصباح بودطی مصاحبه ای اعتراف کرده بود که ما چراغانی وجشن گرفتیم ولی چون موسسه درپس کوچه بود نمودی نداشت)سوما قضیه دیدارهاشمی ورهبری با مصباح همانگونه که قبلا ذکر شد مربوط به سال ۴۸ بود ومنافقین ازسال ۵۲ راه خود را ازاسلام واقعی جدا کردند عزیز من امام علی (ع) میفرماید بیچاره کسی است که آخرت خود رابه دنیا بفروشد وبیچاره تر کسی که آخرت خود را به دنیای دیگران بفروشد مواظب قیامت هم باش وتحت تاثیر تبلیغات قرار نگیراگر موارد بیشتری خواستی ارائه مینمایم

خدمت دوست بی نام ونشان خودم عرض کنم که شما دلیل خواستین از آقای رشیدی یا عکس خواستین از ایشون درباره سابقه مبارزاتی حضرت علامه و….
بنده هم از شما تقاضا دارم یک دلیل بیارین که علامه تعلقی به انجمن حجتیه داشته و یا دارد تا بنده بقیه حرفهای شما که تماما براساس همین فرض انجام شده رو بر دیده ی منت بذارم
برادر من چرا اینقدر مقهور رسانه هستین و یه ذره تحلیل از خودتون ندارین؟شما امروز عربده ی گوشخراش هاشمیون رو نمیشنوین یا خودتون رو به نفهمی زدین؟این همه رسانه ی زنجیره ای وهفته نامه و گاهنامه و ماهنامه و پوستر و کوفت وزهرمار براتون مشکوک نیست؟
میفرمایین منافقین از سال ۵۲ راهشون جدا شد یعنی سال ۵۲ از خواب بلند شدن یهویی تصمیم گرفتن راهشون عوض بشه؟ این حرف احمقانه نیست؟یعنی گروهی بدون هیچ گونه سابقه ی انحراف یهویی عوض شده و ضد حرفای قبلیش موضع گرفته؟ اینکه بصیرت هاشمی اونقدر کم بوده و هست که نمیتونسته انحراف منافقان رو از اون زمان تشخیص بده که چیز جدیدی نیست درسال ۸۸هم رهبری به صراحت راه رو نشونش میداد ولی اون نمیدید…سال ۸۸ رو کی میخواین تحریف کنین؟ شک ندارم به زودی اونم تحریف میکنین
سوال آخر من اینه برادر بی نام ونشان من: چرا اصرار دارین رهبری رو در بی بصیرتی خودتون شریک کنین؟ چرا میگین رهبری در اون دیدار گفته فلان و بهمان؟ چرا دارین از سکوت این سید مظلوم سوءاستفاده میکنین؟
حضرت علامه بهترین تعبیر رو از رابطه ی هاشمی و رهبری داشتن که برای همیشه ی تاریخ بچه حزب الهیا جانسوز خواهد بود
لعنت الله علی القوم الظالمین

اگر ده تا مثل رشیدی بودند بی نام ها این قدر پرو نمی شدند

اصلا چی می دانی انجمن حجیته چیه زنده باد مطهری زمان

اونی که به اسم منافقین می شناسی، در زمان انقلاب اسمشون مجاهدین بود و جزو انقلابیون بودن و مثل بقیه در مبارزات شرکت داشتن .
مجاهدین خلق، نام سازمانی است که در اواسط دهه ۱۳۴۰ با هدف مبارزه با حکومت پهلوی تشکیل شد.
سازمان مجاهدین خلق، پس از پیروزی انقلاب تا خرداد۱۳۶۰، می‌کوشید وانمود کند که همراه مردم و مدافع حقوق آنان است، اما رفته رفته به رویارویی مستقیم با نظام جمهوری اسلامی پرداخت و در۳۰ خرداد۱۳۶۰ با صدور اطلاعیه‌یی، رسماً وارد جنگ مسلحانه علیه نظام شد.

پس این سازمان در انقلاب نقش داشته و شهید هم داده. انقلابیون هم با اونا همکاری داشتن. تا اینکه بعد از انقلاب راهشون رو جدا کرد و به یک گروه تروریستی علیه نظام تبدیل شد.

این توضیح شما من رو بیشتر به عمق ژرف نگری علامه رسوند
شما میفرمایین این سازمان ابتدا اسمش مجاهدین بوده و حتی «شهید» هم داده که احتمالا شما معنی شهید رو نمیدونید واینجا بهتر بود بگیم کشته داده نه شهید…چه آنکه در غزوات پیامبر هم افرادی بودن که بعد از کشته شدن جهنمی بودن و پیغمبر اجازه ی اطلاق نام شهید به اونا نمیداد ولی از اینکه در جبهه ی اسلام بر علیه کفر بجنگن نه تنها جلوگیری نکرد که تشویقشون هم کرد …معروف ترینشون هم همون مردی که از طعنه ی زنان مدینه اومده بود در سپاه پیامبر و بعد از زخمی شدن خودش رو کشت ….
پیامبر به این افراد نام شهید نمیداد و مکررا هم میگفت اینها اهل دوزخن هر چند که در سپاه اسلام با دشمنان اسلام بجنگن و کشته بشن…
شاید بعد از این متن من بخواین بگین هاشمی هم همون کار پیغمبر رو کرده که مجاهدین رو تقویت کرده تا بر علیه شاه بجنگن ولی این نگاه یه ایراد داره….در هیچ جایی پیامبر اون افراد رو تقویت نمیکرده…نه از نظر نظامی نه ایدئولوژیک…چرا که ماهیت این افراد رو مفید نمی دیده و میدونسته اگر این افراد با حمایت پیامبر به صورت گسترده فعالیت کنن قطعا ضربه ی خودشون رو به سپاه اسلام خواهند زد…گواه این مطلب هم دقیقا رفتار هاشمی هست که با پروبال دادن به یک گروه منحرف اونارو آماده کرد که در جایی بر علیه انقلاب شمشیر بکشن…من نمیخوام بگم هاشمی نیت مبارزه با انقلاب داشته فقط میخوام بگم بصیرت علامه رو نداشته…یعنی چون هاشمی از نظر تحصیلات حوزوی و عمق دین شناسی و بصیرت به شدت ضعیف هست و شاگرد شاگردای دست چندم علامه هم از این نظرها از هاشمی بالاتر هستن طبیعی بوده که عمق انحراف منافقین رو متوجه نشده باشه در حالی که علامه از همان سالها با پروبال دادن به این گروه خطرناک حذر کرده

یه نکته ی دیگه هم در مورد جایگاه علامه در نزد علما باید عرض کنم که بنده فقط یک بار از نزدیک پای صحبت علامه نشستم و اونم در سالگرد آیت الله بهجت بود ..
از ارادت قلبی مردم که بگذریم اونجا صحنه ای دیدم که تا اون لحظه باورم نمیشد این علامه اینجور جایگاهی داشته باشه
بعد از پایان سخنرانی و هنگام خروج علامه از مسجد مردم دورشو گرفتن تا دست به روی عباش بکشن و تبرک بگیرن که در این خین آیت الله صدیقی امام جمعه تهران و مدرس حوزه که برای خودش شخصیت بزرگی هست مثل یک محافظ عباشو باز میکرد و میگفت آقا( علامه مصباح) ناراحتی قلبی دارن فشار نیارین و نزدیک نشین
از این حرکت آیت الله صدیقی من متوجه شدم که خضرت علامه در چه درجاتی از علم وآگاهی هست که امثال هاشمی باید خاک پای نوکرای درگاه ایشون رو سرمه ی چشماشون بکنن

خیلی خوبه که اینجا شما راحت میتونین حرف بزنین ونظر بدین و ما هم جواب بدیم
در سایتای دیگه که به محض اینکه حس بشه طرف در بحث داره کم میاره به صورت خودجوش دیگه کامنتا تایید نمیشه!!