چند میگیری شلوغ کنی؟

به گزارش انارما ،  یادداشت تحلیلی زیر نوشته ی یکی از مخاطبین انارما در خصوص “بحث نظارت شورای نگهبان ” می باشد.

کشاندن بحث های کاملا تخصصی در میان مردم کار نادرستی است که در سالهای اخیر مکررا شاهد انجام آن عموما از جانب یک گروه سیاسی خاص (بخوانید انقلابیهای پشیمان) بوده ایم که اگر نگوییم این کار صرفا بدلیل فریب افکار عمومی کم اطلاع بوده ولی حداقل میتوان گفت یکی از انگیزه های اصلی این گروه از طرح این مباحث قطعا همان فریب افکار عمومی و همراه سازی بدنه ی کم اطلاع جامعه با خود است که گاهی از این رهگذر کسانی را هم با خود همراه ساخته اند.
از آخرین موارد این چنینی میتوان به کشاندن بحث (نظارت استصوابی) شورای نگهبان بدون مطرح کردن جایگاه عقلی و قانونی این نوع نظارت ، دربین مردم است که با نوشتن نامه و انجام مصاحبه در روزهای اخیر افرادی سعی در منحرف ساختن افکار عمومی و خدشه وارد کردن به کارکرد عادلانه ی شورای نگهبان و زیر سوال بردن ردصلاحیتهای انجام شده از جانب شورای نگهبان است.
در مورد نظارت استصوابی و نظارت استطلاعی و تفاوتهای آن و فلسفه ی این نظارتها در قانون اساسی و ریشه ی این نظارت در دین مبین اسلام و همچنین اینگونه نظارتها در قوانین حکومتهای دیگر حتی غربی و سکولار ،جای سخن بسیار است که در حوصله ی این بحث نیست و در پانوشت لینک مربوطه وپاسخهای مشروحه قرار خواهد گرفت.(۱)
گروه مذکور با حمله ی همه جانبه به شورای نگهبان سعی در به انفعال کشیدن این گروه و به حاشیه راندن آن را دارند واز این رهگذر نه آنکه صرفا به دنبال مجلس و یا مجلس خبرگان باشند بلکه در اختیار گرفتن مجلسین به مراتب از به حاشیه کشاندن شورای نگهبان برای ایشان کم اهمیت تر است و میتوان گفت تضعیف شورای نگهبان اصل و ورود به مجلسین فرع موضوع ایشان باشد.
سوال اینجاست که فایده ی تضعیف شورای نگهبان برای این گروه چیست که در پاسخ باید گفت تنها راه پایین کشیدن رهبری( این اصطلاحی است که این افراد در مجالس خصوصی خود به کار برده اند) همین عبور از شورای نگهبان است که با حذف ولایت فقیه و یا تبدیل این مقام به یک مقام تشریفاتی دیگر هیچ چیز مانع دیکتاتوری مطلق این گروه نخواهد بود. چه آنکه در برهه های حساس بسیاری تنها مانع جدی این گروه برای نیل به اهداف پلیدشان مقام معظم رهبری بوده و هست چه در بحث ریاست جمهوری مادام العمر و چه در فتنه ی کور ۷۸ یا فتنه ی ۸۸ و …
و با یاری خداوند در تمام این موارد رهبری با درایت و البته با امدادهای صاحب الامر ، پوزه ی این افراد را به خاک مالیده و خواهد مالید ان شاءالله.
اما هدف این نوشته موارد ذکر شده در بالا نیست چه آنکه موارد بالا مکررا گفته شده و حتی مقاله ی فوکویاما (نظریه پرداز ژاپنی-آمریکایی) هم صراحتا به موارد فوق اشاره کرده است.
هدف از این نوشته بررسی رفتار طیف افراطی اصلاحات در برابر شورای نگهبان و سیاهنمایی ها و شلوغ کاریهای ایشان جهت انحراف افکار از مسئله ی انتخابات است.
موید این مطلب هجوم بی سابقه ی این طیف (طیف رادیکال) که قبل از ثبت نام از رد صلاحیت خود اطمینان صددرصد داشتند برای نام نویسی مجلسین بوده است.
این طیف از تابلودارهای فتنه بوده اند و از طرف عالیجنابان به عنوان لیست رد صلاحیت شونده به جلو فرستاده شده اند تا از رد صلاحیت ایشان استفاده شود نه از حضورشان در مجلسین.
دسته ی دوم هم افرادی بودند که به تایید صلاحیت امیدچندانی نداشته اند ولی تاییدشان میتوانست با ورود ایشان به مجلس ؛ مجلسی مثل مجلس ششم به بار آورد .
اما دسته ی اصلی که هدف این نوشته است همان دسته ای هست که از فیلتر شورای نگهبان گذشته اند زیرا سابقه ای در قانون شکنی نداشته اند و دراصطلاح این گروه در آب نمک خوابیده بودند برای این انتخابات و درصورت ورود ایشان به مجلس هم هیچ دست کمی از عناصر افراطی و رادیکال نخواهند داشت.
اگر گرد و غبار ایجاد شده و سروصدای گوشخراش طیف رادیکال از ردصلاحیتها بخوابد و این گروه به حمایت از کاندیداهای تایید صلاحیت شده خود بپردازد قطعا با روشنگری طرف مقابل مواجه خواهند شد پس در حال حاضر استراتژی باید این باشد که سروصدای ردصلاحیتها بلند باشد و کاندیداهای تاییدصلاحیت شده ی طیف هم کار خودشان را بکنند.
این یعنی شلوغ کاری سیاسی…. یعنی با شلوغ کاری ، جناح مقابل را در باد ردصلاحیتها بخوابانی به امید اینکه طیف افراطی رد صلاحیت شده اند ولی در پشت پرده بر روی مهره های خود کار کنی.

با این اوصاف به نظر میرسد سروصدای ردصلاحیتها به این زودی نخوابد چرا که این یک حربه ی سیاسی است.
پانوشت:
۱-نظارت استصوابی – پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت

انتهای پیام/