- پنجشنبه, 28 دسامبر 2017
- خبرنگار
- بدون دیدگاه
- اخبار پیشخوان , سیاسی
- 74839
اپوزیسیوننمایی از هاشمی و خاتمی تا احمدینژاد و روحانی/ #باید_پاسخگو_باشند
بنیصدر که زمانی موفق شده بود اکثریت قاطع آرای مردم را به خود اختصاص دهد و با ۱۱ میلیون (۷۶ درصد) رأی، اولین رئیسجمهور ایران لقب بگیرد، تصورات موهومش نسبت به آرای مردم، فرجام بدی برای او رقم زد و ۳۶ سال قبل در چنین روزهای بود که بعد از یک سال و چند ماه، از ریاست جمهوری خلع شد.
رخدادهای ۳۸ سال گذشته و نوع کنشهای سیاسی جامعه در این مدت، نشان داده است که مردم علیرغم اینکه برای انتخاب مسئولان کشور پای صندوقهای رأی میروند و گاه رأی قاطع خود را به نام افرادی به صندوق میاندازند، اما درعینحال هیچوقت با کسی تا ابد عقد اخوت نبستهاند و رأیشان به افراد همواره رأی مشروط است. همین مسئله موجب شده تا مردم زمانی رأی قاطع خود را به نام ابوالحسن بنیصدر و زمانی محمدعلی رجایی و زمانی هم محمود احمدینژاد و حسن روحانی به صندوق بریزند. در واقع این تنوع انتخابهای مردم پیام مشخصی را برای منتخبین دارد و آنهم اینکه رأی مردم به رئیسجمهور، چک سفید امضا نیست.
چنین مسائلی در دهههای بعدی نیز از سوی دولتها دنبال شد. شاید مهمترین مصداق اوپوزیسیوننمایی را بتوان در قاموس مرحوم هاشمیرفسنجانی متصور بود. هاشمی در سالهای اخیر «کنار رهبری مینشست»، اما «در برابر رهبری ایستاده بود»، شعار امام را میداد، اما خلاف امام عمل میکرد! از فتنه ۸۸ گرفته تا مذاکره با آمریکا و تحریف امام و افراطی خواندن حزب اللهیها و تضعیف شورای نگهبان. مهدی خزعلیِ ضدانقلاب و عیسی سحرخیز و هر آنکسی که با انقلاب و رهبری بد بود؛ زیر عبای هاشمی بود و مورد لطفش.
هر سخنرانیاش پر بود از نیش و کنایه و طعنه به جمهوری اسلامی و انقلاب و ارزش ها. بی بی سی و رادیو فردا و آمریکاییها «رهبری را تندرو» و «هاشمی را میانهرو» میدانستند. او بود که وقتی رهبری میگفت به مذاکرات بدبین است، با صدای رسا اعلام میکرد به مذاکرات خوشبین است. او بود که حزب اللهیهای که رهبری مدافعشان بود را «افراطی و تندرو» لقب داد و جرات تکرارش را به دیگران داد. او بود که سال ۸۸ نامه بی سلام و والسلام به رهبری نوشت و کمتر از یک ماه پس از خطبههای رهبری باز هم از تریبون نمازجمعه از تقلب سخن گفت.
از دیگر نمونههای مشهور مخالفخوانی دولتهای مستقر و به عقب راندن منتقدین و جناح انقلابی میتوان به ماجرای لوایح دوقلو در دولت دوم اصلاحات اشاره کرد.
لایحههای افزایش اختیارات رئیس جمهور و حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان که از سوی دولت سید محمد خاتمی به مجلس ششم ارائه شد به لوایح دوقلو معروف شده اند. در تاریخ ۸/۶/۱۳۸۱ آقای سید محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت، به مناسبت هفته دولت در مصاحبهای با خبرنگاران داخلی و خارجی، خبر از لایحه “اصلاح قانون انتخابات مجلس” از سوی دولت داد.
وی همچنین “تز خروج از حاکمیت” مشارکتیها را افشا نمود: “در صورت تأیید نشدن کامل این دو لایحه، اصلاحطلبان از حاکمیت خارج خواهند شد؛ زیرا عملاً کاری از دست آنها برنخواهد آمد تا به مطالبات مردم پاسخ دهند. خروج از حاکمیت هم شامل استعفای دسته جمعی رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس ششم است”
علی کرد، از فعالین سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با نقد ژست اپوزیسیوننمایی بالاترین مقامهای مملکتی گفت: نجسترین نوع اپوزیسیون نمایی که واقعا تنفر آوره همینه که تا زانو تو مدیریت ارشد کشور باشی و زبونت درازتر از اپوزیسیون لندن نشین باشه.
حسن روحانی از همان ابتدای پیروزی در انتخابات ۹۲، گاه و بیگاه با مواضعی جنجالی حاشیهساز شد. اما اوج این مسائل در زمان انتخابات ۹۶ و احساس خطر حسن روحانی درمورد شکست از جریان انقلابی بود. به عبارات زیر که آقای رئیس جمهور در سخنرانی خود در همدان، ارومیه و کرمانشاه ایراد کرده است نگاهی بیاندازید:
● اگر شما جوانان در خانه بنشینید، بدانید که در پیاده روهای ما هم دیوار خواهد بود. آنها میخواستند پیاده روی زنانه و مردانه ایجاد کنند، همانطور که در محل کارشان بخشنامه تفکیک جنسیتی را ایجاد کردند.
● اردیبهشت ۹۶ هم یکبار دیگر مردم ایران اعلام میکنند آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند.
● منطق شما ممنوع کردن است و چیز دیگری ندارید. منطق شما هوچی بازی است و چیز دیگری ندارید.
● ما انحصارگرایان را نمیخواهیم. ما آنهایی که پشت میز نشسته اند و حکم صادر کرده اند، نمیخواهیم.
● میخواهند ناامنی را به کشور بازگرداند و میخواهند آرامش منطقه را برهم بزنند.
● شما آنها را نمیشناسید من آنها را میشناسم.
● بدانید همه آنهایی که امروز آمده اند و میخواهند قدرت را بگیرند در ۴ سال اخیر میخواستند شبکههای اجتماعی را فیلتر کنند.
● شما از آزادی حرف نزنید، آزادی خجالت میکشد.
● از آزادی انتقاد و بیان سخن میگویند. یا للعجب! همانها که زبانها را بریدند و دهانها رو دوختند!
این سخنان را رئیس جمهوری با حرارت بیان میکرد، که در مراسم تحلیف در مجلس شورای اسلامی در برابر قرآن مجید سوگند یاد کرده بود «از هرگونه خودکامگی بپرهیزد و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است، حمایت کند».
این سخنان را رئیس جمهوری با حرارت بیان میکرد که ۲۸ سال تمام، از مهر ۱۳۶۸ تا کنون دبیر شورای عالی امنیت ملی و عضو یا رئیس آن بوده است و ذیل مصوبات مرتبط با امنیت کشور را امضا و ابلاغ کرده و قبل از آن نیز در مناصب متعدد تقنینی، اجرایی، نظامی و امنیتی مسئولیت داشته است. درحالی که او با آن سابقه سطوح بالای امنیتی، در خیر و شر کارکرد نظام در بالاترین سطح شریک بود و نمیتوانست خود را در جایگاه مدعی قرار دهد.