سلام.از اینکه انار ما از یادواره شهید صابری گزارش تهیه کرده وروی سایت قرار داده و همچنین از همه کسانی که برگزار کننده بودند و از مردم شریف انار که حضور یافتند سپاسگزاریم. اجرکم عندالله اما کسانی که شرف حضور پیدا کردید بد نیست وقت گرانتان را صرف یادواره چه جوانمردی کردید.آخرین وداع شهید صابری با مرحومه خواهرشان حرفهایی ردوبدل شده به که خالی از لطف نیست بدانید((درآخرین دیدار خواهر شهید که خدا بیامرزدش اکنون در قید حیات نیست از دلتنگی میگوید واشک میریزد.شهید صابری میگوید خواهرم اگه مرا دوست دارید دعا کنید شهید شوم تا در محضر خدا شرمنده نباشم .واینکه مفقودالاثر شوم وهرگز جنازه ام پیدا نشود خواهر با چشمانی پر از اشک میگوید برادرم اینکه میخواهی جبهه بروی تکلیف است واینکه شهادت را میطلبی معامله با خداست حرفی نیست ولی اینکه میخواهی مفقود شوی چه رازیست چرا اینقدر بی رحمی چه طور دلت میاد به هنگام دلتنگی حتی مزارت را هم از ما دریغ کنی.شهید گفت:خواهر من بیم آن دارم مبادا اگه پیکر من شهید بر گردد مردم حضور چشمگیری داشته باشند این در حالی باشد که کسی به حالت طبیعی فوت کرده باشد وتشیع جنازه اش خلوت ومن از بابت ناراحتم ونمی خواهم این تفاوت وجود داشته باشد واین خضوع وخشوع باعث شده عده ای به صورت خود جوش چنین مراسمی را برگزار کنند یاد شهید را بعد از ۳۰ سال زنده نگه دارند واین است پاداشی الهی.خواستم بدانید شهیدی را که برای یادوارهاش وقت گذاشتید نهایت ایثار بود نکه از جان بلکه از نامش هم گذشت.شادی روح بلندش پدر ومادرش وخواهرش راوی این خاطره فاتحه صلوات همراه عجل فرجهم