گزارش هماهنگ خبرگزاری دولتی ایسنا با بیبیسی برای بازگشت شجریان به آنتن؛…
رجانیوز: ظاهرا پس از گذشت چند سال از حذف «ربنای» شجریان از صداوسیمای جمهوری اسلامی و جایگزین شدن آن با «ربنا»های دیگر، هنوز هم حسرت حذف آن از دل شبهروشنفکران پاک نشده و همچنان پس از گذشت چندسال با فرارسیدن ماه مبارک رمضان به هر بهانه و با هر ضرب و زوری سعی در مطرح کردن دوباره آن دارند و تلاش میکنند تا این «ربنا» دوباره در باکس صداوسیما قرار گیرد و حداقل با این طریق نام شجریان دوباره به یاد مردم ایران بازگردد.
به گزارش
“رجانیوز”، در همین زمینه اما امروز خبرگزاری دولتی ایسنا، در خط تبیلیغی مشابه با بیبیسی فارسی، با بازنشر گفتوگویی از شجریان که مربوط به سال 90 است سعی در مطرح کردن دوباره شجریان و ربنایش داشته است.
گفتوگویی که شجریان در آن به صراحت اعتراف میکند با آنکه بارها صداوسیما را در مورد پخش آثار خود مورد تهدید قرار داده اما از سوی دیگر اعلام می کند که دوست دارد همچنان ربنایش از آنتن تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شود! «سوال من این است که کسانی که در رادیو و تلویزیون تصمیم گیرنده هستند و اغلب هم تصمیمات بسیار ناآگاهانه و ناشیانه میگیرند، چرا به این نکته توجه ندارند که نمیتوانند عادت مردم را از آنها بگیرند؟ من به احترام سلیقه مردم به خودم اجازه ندادم که بیایم ربنای بهتری بعد از 6 سال بخوانم اما این افراد چطور میتوانند ربنای دیگری به جای آن بگذارند. بهتر است آنها کار دیگری تولید کنند تا بتوانند جایگزین ربنای فعلی بشود. میدانم که در رادیو و تلویزیون بسیار هزینه کردند تا ربنای شجریان را کس دیگری بخواند اما باید بگویم که ربنایی که من خواندم و مردم آن را قبول کردهاند به این راحتی جایگزین نمیشود، مگر یک نفر دیگر بیاید چیزی دیگری بخواند.
مردم 30 سال است با این ربنا پای سفره افطار مینشیندند و با آن خاطره دارند. من هرگز به خودم اجازه ندادم که این ربنا را از مردم بگیرم و آن را از آنها دریغ کنم. سال 74 در نامهای به آقای لاریجانی، رئیس وقت تلویزیون نوشتم که تنها موردی که اجازه میدهم صدای من از تلویزیون پخش شود، ربنا است که من آن را به مردم هدیه دادهام.
من از این ربنا نه بهرهای میبرم و نه شهرتم را زیادتر میکند، من کارم را 32 سال پیش انجام دادهام و آن را به مردم هدیه دادهام. حالا برای ثواب یا وجدانم باشد این ربنا مال مردم است و من هم اجازه ندارم این را از مردم دریغ کنم. به همین دلیل رادیو و تلویزیون هم نمیتواند ربنا را از مردم دریغ کنند یا ربنای دیگری را جایگزین آن کند.»
نکتهی جالب ماجرا هم این است که این اعتراض شجریان به حذف ربنا از صداوسیما در حالی انجام میشود که خود او در نامهای که سال88 خطاب به عزتالله ضرغامی نوشت از رادیو و تلویزیون که به گفته او مستمرا سرودهای میهنی او را پخش می کردند، خواست از این کار خودداری کنند.
وی همچنین در گفتگویی با بی بی سی فارسی گفته بود: «در شرایطی که مردم در بهت و حیرت هستند و به گفته آقای احمدی نژاد، خس و خاشاک به حرکت در آمده اند، صدای من در صدا و سیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.» و به این نکته هم اشاره کرده بود که هربار که صدای خود را از صداوسیما می شنود احساس شرم می کند و بدنش می لرزد.
با این همه اما جدای از تلاش وافر شبهروشنفکران برای مطرح کردن دوباره «ربنا»ی شجریان، در اینجا همسویی سوالبرانگیز خبرگزاریهای مانند ایسنا و رسانههای ضدانقلاب همچون بیبیسی و رادیوزمانه و ….. در حمایت و مطرح کردن هرسالهی این ربنا و نام شجریان در آستانهی ماه رمضان نیز از آن نکاتیست که باید به آن توجه کرد.
در همین رابطه توجه به مطالب و خبرهای متعددی که سایتهای ضدانقلاب در حمایت از شجریان و «ربنا»ی او منتشر کردهاند میتواند میزان این همسویی را به خوبی نشان دهد. به طور مثال در سالهای گذشته سایت بیبیسی فارسی با انتشار مطلبی در انتقاد از حذف ربنا از صداوسیما نوشت: «این روزها خیلی ها دلشان برای “ربنا”ی محمدرضا شجریان تنگ می شود، دعایی که نزدیک به سی سال مردم ایران با آن سر سفره افطار می نشستند و روزه خود را می گشودند. اما دو سال است به دلیل موضع گیری های سیاسی و اجتماعی آقای شجریان، پخش “ربنا”ی او را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی قطع کرده اند.»
و جالب آنکه جز رسانههایی مانند بیبیسی فارسی، رادیو زمانه، رادیوفردا و….. کار حمایت از ربنای شجریان به رسانههایی مانند «گاردین» هم کشید و این رسانه در مقالهای با عنوان «ربنا؛ صدای گم شده رمضان»، از عادت ۳۰ ساله و تمایل ایرانیان روزهدار و حتی افرادی که روزه نمیگیرند به شنیدن آوای ربنای محمد رضا شجریان خبرداده بود.
در آن مقاله، گاردین با تمجید از شجریان، از اجرای ربنا به عنوان «اجرایی که نفس را در سینه حبس می کند» یادکرده و به تشریح ویژگی های ربنا پرداخته و همچنین نوشته بود که در سه سال اخیر مردم ایران دیگر این آوای مشهور را نمیشوند و دلیل آن مواضع سیاسی شجریان است.
با همهی این اوصاف اما با توجه به تجربه رمضان سالهای گذشته به نظر میرسد که «ربنا»ی شجریان برای مردم ایران هیچ فرقی با اجراهای دیگر از «ربنا» ندارد و به همین دلیل تلاش ضدانقلاب و شبهروشنفکران برای بازگشت این ربنا به آنتن صداوسیما بینتیجه خواهد بود، اما در این میان همسویی و جهتگیری مشترک رسانههایی مانند خبرگزاری ایسنا و… با رسانههای ضدانقلاب نکتهایست که باید به آن پرداخت و به آن توجه کرد.