یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ | Sunday 5 May 2024

نیره، یک دختر کرمانی که شوق رفتن به مدرسه را دارد ….

به گزارش انارما،به نقل از فارس، در سال ۱۳۹۰ خبری روی خروجی بسیاری از خبرگزاری‌ها رفت و دل بسیاری از مردم را به درد آورد و آن خبر این بود که «مادر و دختری در اسید خشم پدر معتاد سوختند.»13930131000582 PhotoA 4 سال سوختن در اسید خشم پدر

این مادر و دختر ساکن روستای همت‌آباد در شهرستان نرماشیر بودند و مادر ۲۴ سال سن و نیره دخترش ۲٫۵ سال بیشتر سن نداشت.

 

به گفته همسایه‌ها مرد معتاد این خانواده که از راه سرقت، مخارج خود را تامین می‌کرد، هنگامی که متوجه شد، همسرش قصد جدایی از او را دارد، در یکی از ‌شب‌های اردیبهشت ماه سال ۹۰ در حالی که همسر و فرزندش خواب بودند، اسید را روی مادر و فرزند خردسالش ریخت.

 

اسید موجب سوختگی شدید صورت، بدن و نابینا شدن مادر و نابینایی یکی از چشمان و سوختگی نیم کامل صورت دخترش شد.

 

اکنون دختر خردسال این خانواده که نیره نام دارد به سنی رسیده که باید در مهرماه سال جاری به مدرسه برود، اما هنوز نمی‌تواند، دوستی داشته باشد و مثل بچه‌های دیگر بازی کند.

 

نیره همیشه شب‌ها تا صبح از درد ناله می‌کند و می‌گوید، صورتش می‌سوزد و بعضی از بچه‌های هم سن و سالش هم از او می‌ترسند.

 

ظهر امروز آموزش و پرورش روداب نرماشیر میزبان نیره بود که او گفت، قصد دارد از اول مهر به مدرسه برود، اما شرایط فعلی به او اجازه نمی‌دهد.

 

اینجاست که باید کاری کرد و از سوی خیران و همشهریان همت شود تا هزینه عمل جراحی این دختر خردسال نرماشیری تامین شود.

 

پدربزرگ نیره می‌گوید: من و همسرم به آنها رسیدگی می‌کنیم، اما کار زیادی از دست ما بر نمی‌آید.

 

به گفته پزشکان برای جراحی پلاستیک این مادر و دختر به حدود ۷۰ عمل جراحی نیاز است.

 

این مادر و دختر اکنون در انتظار کمک‌های مردمی هستند تا شاید بتوانند از این دشواری‌ها نجات پیدا کنند.

محلی که مادر و دختر مورد اسیدپاشی واقع شدند

 

دیدگاه کاربران

پرستو زارعی شنبه 25 اکتبر 2014 - 12:34 ق.ظ

خدا خودش به این مادر و دختر رحم کنه،باور کنید خیلییییییییییییی متاثر شدم کاش می تونستم بهشون کمک کنم…بیاید همگی با هم دعا کنیم، شاید فرجی بشه…خدا نور امید رو در وهله ی اول تو دلشون روشن کنه.

رونیکا سه‌شنبه 28 اکتبر 2014 - 9:39 ب.ظ

ای خدا…وایی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم برای همچین پدری واقعا متاسفم به اینجوری ادمی که نمیگن پدر میگن حیوون .چطور دلش اومد دخترش رو به این حال و روز بندازه .قربون بابام بشم من فک میکردم همه بابا ها مثل بابای من خوبن اما حالا این عکسا رو دیدم …من که نمیتونم بهشون کمک کنم ولی دعا میکنم براشون که شاید این دعاهام موثر باشه وکسی پیدا بشه به این مادر وفرزند بی گناه کمک کنه.

رونیکا سه‌شنبه 28 اکتبر 2014 - 9:39 ب.ظ

امین

آخرین اخبار

تبلیغات

تاریخچه

تصویر برگزیده

جشن بزرگ دختران روزه اولی در انار

به گزارش ” انارما ” ؛ عصر دیروز ۱۹فروردین ماه جشن شکرانه دختران روزه اولی همراه با برنامه های شاد و متنوع در مهدیه امامزاده محمدصالح(ع) انار با حضور جمعی از مسئولین و معلمان برگزار شد. این ...

یادداشت های خصوصی